صفحه اول | درباره | پیام رسان | پارسی بلاگ | اوقات شرعی | پست الکترونیک | 
وبلاگ امام زمان (عج)
   مشخصات مدیر وبلاگ
 
  محمد حسین[121]
 

مهدی جان ، دردم از این نیست که نمی بینمت دردم از این است که شاید ببینمت ولی نشناسمت

   نویسندگان وبلاگ -گروهی
  javad778[0]
   پست الکترونیک   admin[0]
   پست الکترونیک   mohsen[0]
   پست الکترونیک
  پیوند دوستان
 
 آپلود...
    آمارو اطلاعات

بازدید امروز : 33
بازدید دیروز : 43
کل بازدید : 254018
کل یادداشتها ها : 166

خاطراتی کوتاه از شهدا (4)
نوشته شده در تاریخ 92/6/14 ساعت 7:7 ص توسط محمد حسین
نظر()


آلبوم تصاویر , گالری تصاویر , گالری موضوعی , آلبوم موضوعی , دفاع مقدس , جنگ هشت ساله , عزاداری در دفاع مقدس , آرشیو موضوعی دفاع مقدس , دیده بانی در دفاع مقدس , ایستگاه صلواتی در دفاع مقدس , انتخابات در دفاع مقدس , مخابرات , نامه نگاری , خلوت و انس در جبهه ,گردان قاطر ریزه , صبحگاه , خشم شب , ورزش در جبهه , ورزش در دفاع مقدسیک سیلی محکم.دستش را گرفت به گونه اش . گفتم :قلدر شدی! بچه های مدرسه رو میزنی ؟دفعه چندمته؟چند دفعه بهت گفتم اینجا ادای اوباش رو در نیار. اگر خیلی زور داری برو جبهه خودتو نشون بده. خیلی ضایعش کردم .آن هم جلوی جمع . فردا نیامد مدرسه .پس فردا هم .سراغش را گرفتم .گفتند رفته جبهه







طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ